پیشاپیش سال جدید مبارک
اولین نفرات این چهار نفر بودن که سال جدیدو تبریک گفتن..
اینارو میشناسین؟؟؟ :D
سلام
خدا رو شکر امتحان مدار به سلامتی تموم شد (حالا چه خوب ،چه بد!!!) ، دیگه کم کم باید خودمونو واسه امتحان
مغناطیس و سوالای مفهومی استاد حاجی آبادی هم آماده کنیم...!
چه خوبه آدم وقتی کاری رو میخواد انجام بده یا چیزی بگه
قبلش به عواقب احتمالی اون فکر کنه
چه بسا چیزای کوچیکی که به موقعش چوب بشه و تو سر ادم بخوره
و جای جبرانی واسه ادم نمونه
و مصداق ضرب المثل تیری که از چله در امد...شود
در ادامه مطلب مکالمه ای در قالب طنز گزاشته شده که با این صحبت ها بی ربط نیست...
اونایی که حرف دلشونه بگن امین :D:D
میگن مال دانشگاه شریفه....
قابل توجه علاقمندان به زبان شیرین سبزواری. دیگر نگران نباشید... با ما به راحتی سبزواری یاد بگیرید و از اقامت خود در سبزوار لدت ببرید... پ.ن:سلام به همه،تو فیس یکی از دوستای سبزواریم ین پست رو گزاشته بود با خودم گفتم خالی از لطف نباشه که اینو اینجا بزارم امید است که خوشتون بیاد :))
ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ ﺑﺮای اﺳﺘﺨﺪام : ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ ﮐﻨﻨﺪﻩ در ﻫﻮاﭘﯿﻤﺎﺋﯽ ۰۰۵ ﻋﺪد آﺟﺮ دارﯾﻢ، ۱ ﻋﺪد آﻧﻬﺎ را از ﻫﻮاﭘﯿﻤﺎ ﺑﻪ ﺑﯿﺮون ﭘﺮﺗﺎب ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ. اﻻن ﭼﻨﺪ ﻋﺪد آﺟﺮ دارﯾﻢ ؟ ! ﻣﺘﻘﺎﺿﯽ : ۹۹۴ ﻋﺪد : ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ ﮐﻨﻨﺪﻩ .ﺳﻪ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﻗﺮار دادن ﯾﮏ ﻓﯿﻞ داﺧﻞ ﯾﺨﭽﺎل را ﺷﺮح دﻫﯿﺪ : ﻣﺘﻘﺎﺿﯽ !! ﻣﺮﺣﻠﻪ اول: در ﯾﺨﭽﺎﻟﻮ ﺑﺎز ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ – ﻣﺮﺣﻠﻪ دوم: ﻓﯿﻠﻮ ﻣﯿﺬارﯾﻢ ﺗﻮ ﯾﺨﭽﺎل – ﻣﺮﺣﻠﻪ ﺳﻮم: در ﯾﺨﭽﺎﻟﻮ ﻣﯿﺒﻨﺪﯾﻢ : ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ ﮐﻨﻨﺪﻩ ! ﺣﺎﻻ ﭼﻬﺎر ﻣﺮﺣﻠﻪ ﻗﺮار دادن ﯾﮏ ﮔﻮزن در ﯾﺨﭽﺎل را ﺗﻮﺿﯿﺢ دﻫﯿﺪ : ﻣﺘﻘﺎﺿﯽ ﻣﺮﺣﻠﻪ اول: در ﯾﺨﭽﺎﻟﻮ ﺑﺎز ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ – ﻣﺮﺣﻠﻪ دوم: ﻓﯿﻠﻮ از ﺗﻮ ﯾﺨﭽﺎل در ﻣﯿﺎرﯾﻢ !! ﻣﺮﺣﻠﻪ ﺳﻮم: ﮔﻮزﻧﻮ ﻣﯿﺬارﯾﻢ ﺗﻮ ﯾﺨﭽﺎل – ﻣﺮﺣﻠﻪ ﭼﻬﺎرم: در ﯾﺨﭽﺎﻟﻮ ﻣﯿﺒﻨﺪﯾﻢ : ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ ﮐﻨﻨﺪﻩ ﺷﯿﺮ واﺳﻪ ﺗﻮﻟﺪش ﻣﻬﻤﻮﻧﯽ ﮔﺮﻓﺘﻪ، ﻫﻤﻪ ﺣﯿﻮوﻧﺎ ﻫﺴﺘﻦ ﺟﺰ ﯾﮑﯽ. اون ﮐﯿﻪ ؟ : ﻣﺘﻘﺎﺿﯽ !! ﮔﻮزﻧﻪ ﮐﻪ ﺗﻮ ﯾﺨﭽﺎﻟﻪ : ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ ﮐﻨﻨﺪﻩ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﯾﮏ ﭘﯿﺮزن از ﯾﮏ ﺑﺮﮐﻪ ﭘﺮ از ﺳﻮﺳﻤﺎر رد ﻣﯿﺸﻮد ؟ : ﻣﺘﻘﺎﺿﯽ !! ﺧﯿﻠﯽ راﺣﺖ، ﭼﻮن ﺳﻮﺳﻤﺎرا ﻫﻤﺸﻮن رﻓﺘﻦ ﺗﻮﻟﺪ ﺷﯿﺮ : ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ ﮐﻨﻨﺪﻩ ﺳﻮال آﺧﺮ. اون ﭘﯿﺮزن ﮐﺸﺘﻪ ﺷﺪ، ﭼﺮا ؟ ﻣﺘﻘﺎﺿﯽ : اﻣﻤﻤﻤﻤﻤﻤﻢ، ﻧﻤﯿﺪوﻧﻢ، ﻏﺮق ﺷﺪ ؟ : ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ ﮐﻨﻨﺪﻩ |: ﻧﻪ، اون ﯾﻪ دوﻧﻪ آﺟﺮی ﮐﻪ از ﻫﻮاﭘﯿﻤﺎ اﻧﺪاﺧﺘﯽ ﭘﺎﺋﯿﻦ ﺧﻮرد ﺗﻮ ﺳﺮش ﻣﺮد !!! ﺷﻤﺎ ﻣﺮدود ﺷﺪﯾﻦ، ﻧﻔﺮ ﺑﻌﺪی ﻟﻄﻔﺎ
یادتونه ...
1)روزی که کیفمون و مینداختیم رو دوشمون و کاردستی مون و میگرفتیم دستمون ، چقققد نگاه ها و حرفای در و همسایه و عابرا برامون مهم بود .
2)دوران دبستان هرچی ازمون می پرسیدن و بلد نبودیم ، فوری می گفتیم : ما تا سر اینجا خوندیم :):):)
3)روزایی که ورزش داشتیم ، از خونه با لباس ورزشی میرفتیم مدرسه و برمیگشتیم ، چقققد دوس داشتیم همه بفهمن ما امروز ورزش داریم .
بقیه تو ادامه مطلب....