این چندتا روهم علیرضا جعفری واسه وب فرستاده
1.
آنگاه ک غرور کسی رو له میکنی
آنگاه ک کاخ آرزوهای کسی را ویران میکنی
آنگاه ک شمع امید کسی را خاموش میکنی
آنگاه ک بنده ای را نادیده می انگاری
آنگاه ک حتی گوشت را میبندی تا صدای خردشدنش را نشنوی
آنگاه ک خدا را میبینی ولی بنده اش را نادیده می انگاری
میخواهم بدانم
دستانت را ب سوی کدامین آسمان دراز میکنی تا برای خوشبختی خودت دعا کنی؟؟؟
1.
آنگاه ک غرور کسی رو له میکنی
آنگاه ک کاخ آرزوهای کسی را ویران میکنی
آنگاه ک شمع امید کسی را خاموش میکنی
آنگاه ک بنده ای را نادیده می انگاری
آنگاه ک حتی گوشت را میبندی تا صدای خردشدنش را نشنوی
آنگاه ک خدا را میبینی ولی بنده اش را نادیده می انگاری
میخواهم بدانم
دستانت را ب سوی کدامین آسمان دراز میکنی تا برای خوشبختی خودت دعا کنی؟؟؟
------------------------------------------------------------------------------------------------------
2.
میخواهم برگردم ب روزهای کودکی ام،آن زمان ها ک:
*پدر،تنها قهرمان بود
*عشق،تنها در آغوش مادر خلاصه می شد
*بالاترین نقطه زمین،شانه های پدر بود
*بدترین دشمنانم،خواهر و برادرهای خودم بودند
*تنها دردم،زانوهای زخمی ام بودند
*تنها چیزی ک میشکست،اسباب بازی هایم بود
و
*معنای خداحافظ،تا فردا بود.
-----------------------------------------------------
3.
دریا باش ک اگر کسی سنگی ب سویت پرتاب کرد
سنگ غرق شود ن آنکه تو متلاطم شوی...!
-----------------------------------------------------
4.
کوچک ک بودم فکر میکردم آدمها چقدر بزرگند!
و ترس برم میداشت،بزرگ ک شدم دیدم چقدر بعضی از آدمهای در ظاهر بزرگ کوچکند و باز ترسیدم!
-----------------------------------------------------
5. و در آخر:
رویایی رو ببین ک میخوای.جایی برو ک دوست داری
واس چیزی تلاش کن ک واقعا آرزویش را داری
چیزی باش ک خودت میخوای،فقطوفقط"خودت باش"
و نذار ی نفر دیگه بهت بگه چ انجام بده چون خودت مسئول خودتی و یک بار فرصت زندگی داری تا هرچه بخوای انجام بدی فقط یک بار...